معرفی کانال

ساخت وبلاگ
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب ۱۴ ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳ عبد ضعیف، تابِ قهر و تشر نداردجز آستانِ ربّش، جایی دگر نداردبنده رسیده اما با کوله بار خالینزد رئوس الأشهاد، جز چشم تر نداردبیچاره تر کسی از این تحبسُ الدعا نیستدرد است که دعایم دیگر اثر نداردلطفی مرا کشانده بر آستان توبهاین لطف از کجا بود؟! روحم خبر نداردحُسن توکلم بر دست دعای زهراستگرچه محبی از من آلوده تر نداردخیر و صلاح طفلِ خورده زمینِ خود راهرگز شبیه مادر، کس در نظر نداردشب زنده دار بودن، کار علی و زهراستجز اقتدا به عشقش، عاشق هنر نداردآقایی علی را هر سائلی چشیدهاو از گناهکاران هم چشم برنداردمستیِ ناب، از چیست؟ انگور مرقد اوحتی درخت فردوس، چون آن ثمر نداردراه نجات یعنی کرب و بلا، زیارتقلبم جز آن حوالی شوق سفر نداردفیض سحر تماما از گریه بر حسین استبی فیضِ ذکر روضه، فیضی سحر نداردزهرا رسیده نزد جسم حسینش اماجسم عزیز زهرا، ای وای سر ندارد محمد جواد شیرازی معرفی کانال...
ما را در سایت معرفی کانال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sabuoe بازدید : 6 تاريخ : دوشنبه 20 فروردين 1403 ساعت: 14:40

مولای'>مولایَ یا مولای، سرتاپا گناهمعذری ندارم، شرمسارم، روسیاهممولایَ یا مولای، بیرونم میندازچیزی نمی خواهم، گدای یک نگاهمقلبم به ذکرت زنده می ماند حبیبمای منتهای حاجتم، ای تکیه گاهمتا پای من لغزید، دستم را گرفتیاز کودکی دادی نجات از پرتگاهمقدری مصیبت، های و هویم را در آوردغافل ازین بودم که هستی خیرخواهممولایَ یا مولای، با قبرم چه سازم؟!دلواپسِ تاریکی آن جایگاهماز مادریِ فاطمه بالانشینمبیرون کشیده بارها از قعر چاهمشاهم فقط مولا علی باشد ولاغیردور از ضلالت با علی در شاهراهممولایَ یا مولای، از هجرش خرابمدلتنگِ ایوان طلا و صحن شاهمیاد وداع آخرش با بچه هایشدر پشت درب خانه اش افتاده راهممولایَ یا مولای، کوفه بی علی شدچون پیر مرد کوفه غرق اشک و آهمپشتم شکسته گرچه، شکرش باز باقی استبین کفن پیچیده شد پشت و پناهمکوفه کفن هم داشت پس! ماندم که از چهبهر حسینش بوریایی شد فراهم؟!بیچاره ام کرده غمش، گریان برای...آن جسم گرمادیده بین قتلگاهم محمد جواد شیرازی معرفی کانال...
ما را در سایت معرفی کانال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sabuoe بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 20 فروردين 1403 ساعت: 14:40

خوان جود و رحمتش را میزبان انداختهسفره را از بی کران تا بی کران انداختهدعوتم در میهمانی لیک دستم بسته استنفسِ بد بر دور دستم ریسمان انداختهشرح من شرح کسی باشد که از نادانی اشتوبه اش را پشت گوشش هر زمان انداختهبا که گویم از خطایم هیچ کس بویی نبردبس که پرده بر گناهم، غیب دان انداختهمِنُ و مِن کردن، نشان از بازگشت کودک استاین زبانم را خجالت از بیان انداختهشرمِ از حق جای خود اما بغل وا کردنششوق توبه در دل پیر و جوان انداختهشب نشینان، شادمان باشید چون شاه نجفکیسه بر دوشش به عشق سائلان انداختهساقی من آن یداللّهی است که بر مرقدشدستِ زهرا، طرح انگور از جنان انداختهکُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ، باقی است مولانا علیسر به سجده محضرش هفت آسمان انداختهتا ابد پرسه فقط دور سرایش می زنمبس که بی منت برایم استخوان انداختهیاد عشاق امیرالمؤمنین، وقت سحردانه ی تسبیح را صاحب زمان انداختهسفره ی افطار شد پهن و لب خشک حسیناز غذا خوردن مرا وقت اذان انداختهصوت تسبیحش چه شد دیگر نمی آید به گوش؟!از صدا آخر گلویش را سنان انداختهخواهرش بی تاب شد تا دید بر انگشترشوقت غارت، گوشه چشمی ساربان انداختهچوب دستِ بی حیا بر جای لب های نبیآن قدر کوبید، رد خیزران انداخته محمد جواد شیرازی معرفی کانال...
ما را در سایت معرفی کانال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sabuoe بازدید : 6 تاريخ : دوشنبه 20 فروردين 1403 ساعت: 14:40